فر خوردن (دُ ژَ/ دِ ژَ گَ تَ) پیچ درپیچ شدن. فرفری شدن. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فر شود ادامه... پیچ درپیچ شدن. فرفری شدن. (یادداشت به خط مؤلف). رجوع به فِر شود لغت نامه دهخدا
فر خوردن (در بازی شیر یا خط) بدور خود چرخیدن سکه ای که به وسیله ضربه انگشت شست بلبه آن بهوا پرتاب می شود ادامه... (در بازی شیر یا خط) بدور خود چرخیدن سکه ای که به وسیله ضربه انگشت شست بلبه آن بهوا پرتاب می شود فرهنگ لغت هوشیار